نرخ رشد اقتصادی خیرهکننده و کمنظیر عربستان در دهه اخیر همچنان با آهنگی شتابان ادامه دارد. این نرخ در سال ۲۰۲۲ به حدود ۹ درصد و در ششماهه اول سال ۲۰۲۳ به حدود ۱۱ درصد رسیده است. اقتصاد عربستان البته از ۱۹۶۰ به این سو یعنی در شش دهه گذشته در بیشتر سالها نرخ رشد مثبت داشته است؛ اما برخلاف سه دهه اول این دوره که رشد اقتصادی بیشتر وابسته به تولید و صادرات انبوه نفت خام بوده، از دهه ۱۹۹۰ سرمایهگذاری صنعتی از جمله در صنایع پتروشیمی مورد توجه قرار گرفت.
اولا برخلاف شرکتها و بنگاههای اقتصادی، کشورهای جامانده از توسعه و رقابت اقتصادی، ورشکسته و از بازار حذف نمیشوند، بلکه در مسیر انزوا، کوچکشدن و جزیرهایشدن تدریجی قرار میگیرند تا در گوشهای از جهان چهارم یعنی جهان بیاهمیتها قرار گیرند.
دوم اینکه کشورهای منطقه بسته به نزدیکی فضایی و سطوح و گونههای همسایگی، سرریزهای بزرگی بر همه منطقه و نظام اقتصادی و اجتماعی ایران برجا خواهند گذاشت؛ همچنانکه دستیابی به امنیتی پایدار هم ضرورت و هم پیامد این تحولات جدید خاورمیانه و خلیج فارس است.
سوم اینکه هم تجارب متقدم توسعه در اروپای غربی و آمریکا و هم تجارب متأخر در شرق و جنوب آسیا و آمریکای لاتین بهروشنی نشان میدهد قرارگرفتن در مسیر توسعه یا جاماندگی از آن هر دو بر مبنای سازوکار علیت انباشتی پیش میرود. هر مرحلهای از توسعه، پیشران و انرژی متراکمی تداوم در مرحله بعد را فراهم میکند و جاماندگی از توسعه اگر با سرعت بازبینی نشود و در دایره اصلی تمرکز اندیشه و سیاست قرار نگیرد، روندهای واگرا متوقف نمیشوند و به افزایش فزاینده شکافها منجر میشود (ویژگی «انباشتیبودن توسعه» یک باور محوری در نظریههای اقتصاد نهادی جدید برای توضیح شکاف توسعه است). و بالاخره چهارم، این پرداختن مستمر و متمرکز بر تجارب نوین، مسیر یادگیری را برای ما فراهم میکند. در نظریههای نوین توسعه، یادگیری کشورها از خود و دیگران مهمترین پیشران مسیر و مجرای توسعه است؛ ازاینرو برخی از این وجوه اهمیت تجربه عربستان را با فشردگی و شتاب بازگو میکنم:
- تجربه رشد بالا و پایدار اقتصادی عربستان (و البته در مواردی هند) نظریههای سنتی توسعه از جمله نظریههای جغرافیامحور، اقلیممحور، منابع طبیعیمحور (نظریه نفرین یا بلای منابع طبیعی یا نظریه اقتصاد رانتیر و…) و مهمتر از آن دو نظریه مهم نوسازی (که نوسازی فرهنگی و اجتماعی و گذار از باورهای سنتی فراگیر جامعه را شرط ناگزیر توسعه میداند) و نظریه وابستگی (که بریدن یکباره از پیوندهای عمودی با کشورهای سرمایهداری و خروج از نظم جهانی مستقر را ضروری میداند) به چالش کشیده است.
- بهرهگیری مؤثر از درآمد نفتی به منبع اصلی دستیابی به سرمایه خلاق، فناوریهای نوین و توسعه زیرساختهای سخت و نرم توسعه تبدیل شده است. شرکت نفتی آرامکو با رتبه اول سودآوری شرکتهای بزرگ دنیا اینک به سرمایهگذار جسور و شریک اصلی در پروژههای هوش مصنوعی، فناوریهای نوین مالی و طرحهای استارتاپی منطقه تبدیل شده و ذخایر ارزی نزدیک به ۸۰۰ میلیارد دلاری پشتوانه اصلی طرحهای توسعه بلندپروازانه در حوزههای گردشگری و حملونقل هوایی، جادهای و ریلی و مهمتر از آن توسعه مراکز تولید و فراوری دانش (دانشگاهها و مراکز تحقیق و توسعه و اعزام هزاران دانشجو برای ادامه تحصیل در دانشگاههای معتبر جهانی برای برعهدهگرفتن مسئولیت مدیریت توسعه در عربستان جدید) و نیز توسعه سلامت و رفاه اجتماعی شده است. درآمد نفتی عربستان در سال ۲۰۲۰ به ۱۶۱ میلیارد دلار رسیده و پیشبینی میشود در دهه میلادی جاری دستکم هزارو ۵۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی به یک بمب مهارناپذیر مالی در منطقه خاورمیانه تبدیل شود.
- بازیگری فعال با همه قدرتهای سیاسی و اقتصادی جهانی فقط وابسته به مزیت ذخایر انرژی و ارزی و درآمدهای نفتی آینده نیست.
بلکه مهمتر از آن بهرهگیری بسیار هوشمند از موقعیت ژئواکونومیک شبهجزیره، قدرت ریسکپذیری بالا برای مشارکت در طرحهای سرمایهگذاری، نقش بسیار مؤثر و تعیینکننده در همکاریهای چندوجهی اقتصادی، فناوری و امنیت منطقهای و فرامنطقهای تصویری از یک حکومت توانمند در طراحی و اجرای سیاستهای بلندمدت توسعهای را از عربستان به تصویر کشیده است. این یادداشت مقدمهای برای ورود به بازخوانی تجارب نوین تحولات اقتصادی در منطقه و جهان است و به روشنی نشان میدهد این کامیابی نه موقت و موضعی است و نه نتیجه وادادگی یا واگذاری در نظام جهانی بلکه حکایتی از تأثیرگذاری فعال در اقتصاد و سیاست جهان و منطقه است./ شرق