براساس اعلام وزارت بهداشت دوباره کرونا، این ویروس نام آشنا با سویه های جدید وارد کشور شده.است.
مهر ملت – هشدار شدید وجدی مقامات بهداشتی حاکی از آن است که این ویروس با سویه های مختلف جان بسیاری از انسان های بی گناه بویژه کودکان وسالمندان وافراد با زمینه ای را تهدید می کند واینکه تا کنون براثرابتلای این چند نفر به این ویروس کشنده مبتلا وچند نفرقربانی آن شده اند باید منتظر اظهار نظر رسمی مقامات مسئول بود.
ا ینکه باید با رعایت پروتکل ها و ماسک از خانه بیرون برویم هم چند سالی است که با ما عجین شده.است اما مسئله ای که خیلی عجیب به نظر می رسد، تعطیل نشدن مدارس مخصوصا مدارس ابتدایی با وجود تهدید جدی مرگ و میر در کودکان است آن هم با وجود مدارس دولتی با جمعیتی بالای ۵۰۰ نفر و کلاس های کوچک و میزهای سه نفره!
آیا مسئولین تا به حال فکر کرده اند که چگونه می شود با این شرایط پروتکل ها را رعایت کرد؟
کودکان در مدارس چگونه می توانند ماسک را مدام روی صورت خود تحمل کنند در حالی که پنج ساعت درمدرسه هستند و حتماً گرسنه می شوند و برای خوردن خوراکی مجبورند ماسک ها را کنار بزنند.
چگونه می توانند مدام دست های خود را بشویند در حالی که سر کلاس هستند و با همکلاسی های خود سر مداد و پاکن در ارتباطند.
چگونه میشود فاصله گذاری را در کلاس های درس اجرا کرد در حالی که جمعیت هر کلاس از ۴۰ نفر بالا تر است و بچه ها به صورت فشرده کنار هم می نشینند!
اینبار هدف اصلی این سویه ی کرونا بدن نحیف و جثه ی کوچک کودکان است مخصوصا کودکان دوره ی اول که وقتی در کودکی به سن بازی کردن رسیدند و میخواستند احساسات خود را کشف کنند و در خاله بازی ها نقش بازی کنند، مجبور شدند در خانه بنشینند و بازی های مجازی را یادگرفتند و حالا در سن حساس مدرسه که زمان رشد استعدادها و توانایی های خلاق فکری و علمی در قالب گروهی است باید خود را آماده قربانی شدن کنند. درست است که هیچ راهی برای از بین بردن حسرت بازی های کودکی که در دل این بچه ها هنوز داغ است، وجود ندارد، درست است که دیگر هیچ جوابی برای جهان خاکستری کودکانی که خانواده هایشان را در اثر کرونا از دست داده اند نیست، اما می توان جلوگیری کرد از گردباد مهیبی که فقط آنها را می بلعد! می دانی چرا؟ چون
این دنیا بدون بچه ها و نگاه معصوم آنها چیزی کم دارد، نبضش نمیزند، نمی خندد.
اگرچه در راه پر پیچ و خم و سخت آموزش در ایران، همیشه دستِ بالای سری روی شانه های معلمان و دانش آموزان در مقابل حوادث و بلایا بوده اما باید به فکر بود تا دیر نشده!
عسل اشجعی